رونیکس سرور - هاست - نمایندگی هاست - میزبانی وب پرسرعت و پربازدید
آخرین ارسالی های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
فقط محض خنده | 0 | 927 | anita |
جوک های جدید و خنده دار (5) | 0 | 787 | anita |
اعترافهای تکان دهنده طنز | 0 | 724 | anita |
5 راهکار طلایی برای ایمن کردن رایانه | 0 | 799 | anita |
راهکار جلوگیری از ورود بد افزارها به گوشی چیست؟ | 0 | 820 | anita |
علائم وجود بدافزار در گوشی ها چیست؟ | 0 | 712 | vida |
پنج میانبر صفحه کلید در ویندوز که اغلب فراموش شده هستند | 0 | 729 | vida |
طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب | 0 | 750 | vida |
شعر طنز/ای عزیزان پشت کنکوری | 0 | 808 | vida |
انواع داداش برای دخترای امروزی!! | 0 | 765 | vida |
با ما باشید با جدیدترین سری طنز فانتزی در سایت لــرستان سرزمیــن زیبایــی ها :
یکی از فانتزیام اینه که ازدواج کنم، بچه دار شیم، بچمون دختر باشه ، اسمشو بذاریم گیتا، بعد با زنم دعوا کنم و جول و پلاسش رو که خواست جمع کنه بره خونه باباش بهش بگم: هرچی میخوای ببری ببر ، فقط گیتارو با خودت نبر !!
یکی از فانتزیای مامانم اینه که بیاد تو اتاقم ببینه همه چی مرتبه …
یکی از فانتزیام اینه که یه پیرمرد پولدار تصادف کنه و من برسونمش بیمارستان و نجاتش بدم، اونم با بچه هاش مشکل داشته باشه و تمام زندگیشو به نام من بزنه و بمیره ؛ وقتی بچه هاش منو پیدا میکنن که پولارو بگیرن ، همه پولارو بندازم جلوشون بگم بردارید نامردها ، اونی که با ارزش بود پدرتون بود …
یکی از فانتزیام اینه که توی یک مهمونی یهو وارد بشم و دخترا که دارن میوه پوست می کنن همه دستاشون رو ببرن !!
و بعد از اینکه یکم نشستم ، پاشم حرکت کنم به سمت افق …
یکی از فانتزیام اینه که برم توی عروسی غریبه و موقعی که عروس میخواد بعله رو بگه یهو از وسط جمعیت داد برنم: نههههههه باهاش ازدواج نکن، من هنوز دوستت دارمممم … بعد فامیلای دوماد جنازمو ببرن سمت افق!!
یکی از فانتزیام اینه که یه روز پشت تلفن توی جمع بگم خودمو با اولین پرواز می رسونم …
یکی از فانتزیام اینه که تو عروسی اقوام یهوووووووو داد بزنم :
داماد چقدر انتره ، عروس ازون بدتره”
یکی دیگه از فانتزیام اینه که یه جا که خیلی شلوغه گوشیم زنگ بخوره بگم : آره ، آره ، حواستون باشه ؛ “زنده می خوامش”
یکی دیگه از فانتزیام اینه :
سوار یه پیکان تاکسی بشم ، یه تراول ۵۰تومنی تا نخورده رو بدم به راننده…
راننده بگه آقا یه نفرید ؟؟؟
منم یه کم مکث کنم و با یه لبخند معنی دار بگم : خعلی وقته …
بعدش پیاده بشم و تو افق حرکت کنم !
راننده هم از پشت صدام بزنه آقا … آقا … آقا ، بقیه پولتون !!!
منم کُتمو بندازم رو دوشمو بی توجه به راننده تو تاریکیا محو بشم …
برچسب ها فانتزییکی از فانتزی هام اینهفانتیزی
نظرات ارسال شده